مدح و شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام
نـفـس کـشیـدن او به شماره افـتـاده کـنار چـشـم کـبـودش سـتاره افـتاده بزرگ مردی خود را به او نشان میداد همین که طوعه پی راه چاره افتاده کنار غربت اشکش مکرراً ذکر… حـسـین گـوشۀ لـبهای پـاره افتاده اذان شد و سرش از پیکرش زمین افتاد شـبـیه طـفـل که از گاهـواره افـتاده اذان ظهر شد و پیکـر بدون سرش بـه زیـر سـایـۀ تـلـخ مـنـاره افـتـاده فقط به خاطر افتادن حسین ز اسب سـرش ز سـردرِ دارالإمـاره افـتاده |